هویت آفرینی اسلامی-ایرانی از منظر بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی
به گزارش روابط عمومی بسیج اساتید استان هرمزگان، دکتر مختار ذاکری عضوهیأت علمی و مسئول کانون بسیج اساتید دانشگاه فرهنگیان استان هرمزگان در یاداشتی به مسأله هویت آفرینی اسلامی-ایرانی از منظر بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی پرداخت. متن یاداشت به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
بیانیه گام دوم، دو هدف اساسی را دنبال می کند: هدف اول؛ ارائه تصویر جامعی از عمر 40 ساله انقلاب اسلامی ایران برای شناخت هرچه بیشتر نسل های نوپای ایران اسلامی؛ عناوینی از جمله: شعارهای انقلاب اسلامی، مدیریت جهادی، برکات و دستاوردهای بزرگ انقلاب اسلامی و مظاهر اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران در راستای این هدف بوده است. و هدف دوم؛ ارائه سرفصل ها و توصیه های اساسی برای پیشرفت هرچه بیشتر کشور است. در این بخش هفت سرفصل شامل علم و پژوهش، معنویت و اخلاق، اقتصاد، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و آزادی، عزت ملی، روابط خارجی و مرزبندی با دشمن و نهایتا سبک زندگی وجود دارد که بیانگر مسیر پیشرفت است.
یکی از مهمترین معیارهای پیشرفت هرجامعه ای شکل گیری هویت ملی شهروندان است که از این لحاظ پردازش به مولفه های هویت اسلامی ایرانی در قالب بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، گامی در جهت پیشرفت الگوی اسلامی ایرانی در سطح جامعه است.
یکی از چالش هایی که کشور همواره با آن در طول دوره های مختلف تاریخی مواجه بوده است، مسئله هویت ملی است که امروزه به دلایلی ازجمله جهانیشدن، سبک زندگی، آسانبودن برقراری ارتباط به واسطهی توسعهی دنیای مجازی و ... بیش از هر دوره دیگری بایست موردتوجه قرار گیرد. متن بیانیه گام دوم، با بیان مضامینی از تاریخ انقلاب اسلامی به نظر می رسد دربردارنده ی عناصر و مولفه های از هویت ایرانی و اسلامی باشد و از اینرو نقش هویت آفرینی اسلامی ایرانی را ایفا می کند.
در دوران معاصر پدیدههایی همچون جهانیشدن، مدرنیته، مهاجرت، توسعهی شهرنشینی، توسعه اقتصادی، تشکیلات اقلیتهای جنسی و قومی، فضای مجازی، فناوریهای نوین تولید مثل و شبیهسازی، جهانگردی، جنبشهای مذهبی، جنبشهای قومیتی و جنبشهای جنسی، بیشازپیش، پدیدهی هویت را مسئلهساز کردهاند. توضیح بیشتر اینکه جهانیشدن با برهمریختن فضای انحصاری ملتها و کاهشدادن قدرت تولید هویتسازی سنتی، مدرنیته با سستکردن پایههای سنت ازجمله سبکهای زندگی و تفکر سنتی، مهاجرت با افزایش تنوع و تقابلهای فرهنگی و قومیتی و ایجاد هویتهای التقاطی، فضای مجازی با فراهمکردن امکان پیدایی جامعهای شبکهای و یک فضای تعاملی آزاد، نفوذپذیری مرزها، بازبودن حضور فرد، ساختارشکنی قالبهای هویتی، فراهمساختن زمینهی گفتمان هویتی و ایجاد شبکههای ارتباطی و صفحات شخصی، فناوریهای نوین تولید مثل با طرح مسائلی ازجمله بارداری مصنوعی و شبیهسازی انسانی، جهانگردی با در معرض معامله و مبادله قراردادن فرهنگ و هویت کشورها، جنبشهای مذهبی و قومیتی، آنگونه که در جوامع اسلامی در دههی اخیر مشاهده شده است و همچنین جنبشهای جنسی ازجمله فمنیسم، همه و همه بر پیچیدگی مسئلهی هویت افزودهاند.
درخصوص چگونگی روند هویت آفرینی اسلامی ایرانی در متن بیانیه گام دوم باید گفت که تاکید اصلی مقام معظم رهبری در درجه اول؛ بر ایجاد بینش و بصیرت در آحاد ملت بویژه نسل جوان نسبت به دست آوردها و زمینه های اقتدار و افتخارآفرینی انقلاب اسلامی بوده است. همچنین ایشان با معرفی ارزشمندیهای جامعه ی اسلامی ایرانی، به دنبال معرفی جهت حرکت نسل جوان در پیشبرد اهداف انقلاب بوده اند و از کارآمدی وضعیت موجود با بیان مصادیق متعدد دفاع نموده اند. تاکید بر ثبات کشور و روند ادامه دار پیشرفت های کشور، وجود طرح ها و ظرفیت های غنی پیشرفت، دعوت جوانان به تعهدورزی و مسئولیت پذیری و تجربه کردن و انعکاس ارزشهای جامعه اسلامی در عمل، نگاه آگاهانه و هوشیارانه نسبت به وقایع پیشرو و گذشته انقلاب، دعوت به وحدت و پذیرش و برقراری ارتباط با مضامین و آرمان های انقلاب اسلامی، داشتن دغدغه و دل مشغولی نسبت به حفظ و پیشرفت جامعه تا تحقق تمدن نوین اسلامی، و مرزبندی مشخص با دشمان انقلاب و سایر مضامین بیانیه گام دوم انقلاب است که بر شکلدهی به هویت اسلامی ایرانی تاکید دارد. متن بیانیه گام دوم با تاکید بر تمامی مولفه های هویت آفرینی که هر کدام در حکم یک فرایند هویت یابی هستند، یک گنجینه غنی برای هویت آفرینی در سطح جوامع اسلامی بویژه جامعه اسلامی ایرانی است.
مسئله مهمی که در بحث هویت یابی وجود دارد، مقوله خوداگاهی و هوشیاری است که مقام معظم رهبری بارها در متن بیانیه در قالب مولفه های آگاهی، ادراک شخصی و معناداری به آن متذکر شده اند. در ارتباط با حضور آگاهانه در زمینهی مبنایی که فرایند هویتیابی در ارتباط با آن شکل میگیرد، باید گفت که در راستای ایجاد جریان هویتیابی سالم، شناسایی زمینهها و بررسی سازگاری آنها با زمینههای پیشین هویتی برای فرد امری الزامی است. ازاینروست که حضور آگاهانه و همراه با تدبر در مبانی و زمینههای هویتی برای شکلگیری هویت سالم، امری ضروری تلقی میشود. مسئلهی خودآگاهی در اینجا شرط است چراکه بدون شناخت وضعیتهای هویتی پیشین و زمینههای مربوط به آن وضعیتها، امر تطبیق زمینههای جدید با زمینههای پیشین منتفی است. ازطرفی حضور آگاهانه در زمینهی مبنایی، فرصت بررسی گزینههای هویتی و انتخاب را برای فرد فراهم میسازد و از تحمیل زمینهی هویتی جلوگیری میکند.